سفر نامه تصویری: دلیجان، رشت، فومن، تالش، چمخاله و... - خردادماه 1395

با سلام :
مدتی بود که قصد سفر به قسمت شرقی خطه سر سبز شمال را داشتم.(رشت.فومن.تالش و....)
تاریخ حرکت :135/3/14 ساعت حرکت 8:30 وسیله نقلیه :طبق معمول پراید خوبم. همسفر :خودم خانومم و البته نی نی که هنوز به دنیا نیامده .....
از چند روز قبل مکان خوابم را توسط یکی از دوستان در فومن (شهر ماکلوان پایین: مجتمع اقامتی سندی) رزرو کرده بودم.جای بسیار زیبا،تمیز و خوش اب و هوایی بود.(ماکلوان به تازگی شهر شده و هنوز بافت روستایی خود را حفظ کرده)اما یه مقدار گران بود.امیدوارم آقای جلیل سندی (صاحب و مدیر) این مجتمع قیمت ها راپایین تر بیارند.من برای یک شب (دو نفر) 170000 تومان دادم.(فقط خواب)اینم سایت مجتمع برای دوستانی که میخواهند اطلاعات بیشتری از این مجتمع ببینند.(عکس،شماره تماس،آدرس دقیق و...): www.sendico.ir

DSC04630.jpg
DSC04632.jpg
ساعت 4 بعد از ظهر بود که به ماکلوان رسیدیم بعداز مقداری استراحت،اطراف شهر ماکلوان را گشتیم و دیدیم .
فردا صبح چند تا نون و تخم مرغ محلی خریدیم و به مکانی که از روز گشته مشخص کرده بودیم رفتیم و صبحانه را یه جای دنج و آرامش بخش خوردیم.جای همه خالی ...

IMG_20160604_115600.jpg
IMG_20160604_115652.jpg
تو این سفر نمیتونستیم جاهایی که پیاده روی زیاد و احتیاج به آمادگی جسمانی مناسب داشت را برویم.مثلا قلعه رود خان رو نرفتیم اما پیشنهاد میکنم دیدنش را از دست ندید.
طرف روستای زیبای ماسوله خرکت کردیم تا رسیدیم ساعت شده بود 11:00 بیش از انچه که فکر میکردم شلوغ بود .مجبور بودم ماشین را کلی پایین تر از ماسوله پارک کنم و بیام طرف ماسوله خلاصه از خیر دیدن ماسوله هم گذشتیم انشاله دفعه بعد.با نی نی میریم بیشتر مزه میده.
در نتیجه به سمت تالش به راه افتادیم.ساعت 19:30 رسیدیم تالش .تالش نیز از قبل جا رزرو کرده بودیم . در روستای سیاهداران .دقیقا چسبیده به ورودی مجتمع تفریحی سورتمه .یه خونه باغ بزرگ که صاحب خانه (آقای قربانی عزیز) هم با همسر مهمان نوازش و دو فرزند عزیزش در گوشه دیگه زندگی میکرند.از اون خونه های با صفاست.

IMG_20160606_101631.jpg

IMG_20160605_070100.jpg
انواع حیوانهای خونگی را داشتند.
IMG_20160605_064852.jpg
صبح به سمت ییلاق آقا اولر (اق اولر ) حرکت کردیم.جایی یسیار زیبا حیف که ما مردم رعایت نظافت طبیعت را نمیکنیم.بعضی جاها آشغال ها بدجور تو ذوق میزد.حیییییییییف.
روز قبل که به طرف تالش می امدیم تو مسیر کمی به طرف جاده ییلاقات ماسال رفتیم .از اونجا یک کیلویی گوشت خریدیم که زمانی به سمت ییلاق اق اولر میریم اونجا درست کنیم.
تو مسیر رسیدیم به یه ابشار به نام شیله وشت (پیاده روی زیادی نداشت حدود 5 دقیقه راحت)ساعت 12:30 شده بود کنار ابشار و رودخانه جا را انداختیم با ذوق خیلی خاص آتیش را بر پا کردیم.کتری را گذاشتم کنار آتیش (البته با آب معدنی نه رودخانه)آب رودخانه قابل استفاده نبود.جای قشنگی بود .خانومم مشغول خورد کردن گوشت ها شد یه دفعه صدا زد ....محمد ،گفتم بله چی شده ...گوشت قابل استفاده نیست.چند جا از گوشت که بعد از تیکه شدن مشخص شد مگس نشته بود و لارو گذاشته بود.واویلااااااااااا.همه چیز هنوز خوب بود اما .... خیلی بد شد.تجربه خوبی شد.خلاصه به جا چنجه گوجه کباب زدیم.خیلی هم حال داد .گوشتم گذاشتیم واسه شغاله.
DSC04752.jpg
DSC04750.jpg
DSC04749.jpg
IMG_20160605_161213.jpg
راه افتادیم به سمت ییلاق آق اولر:البته به خاطر خرابی جاده خیلی هم بالا نرفتیم.
IMG_20160605_152920.jpg
IMG_20160605_153437.jpg
DSC04697.jpg
DSC04714.jpg
و برگشتیمبه سیاهداران و شب را باز در خانه اقای قربانی خوابیدیم.
صبح زود بیدارشدیم بعد از صرف صبحانه و خداحافظی با خانواده قربانی رفتیم دیدن آهو و غزال وحشی که درمحوطه سورتمه آزادانه میگردند. و البته سورتمه سواری:

DSC04783.jpg
IMG_20160606_105637.jpg
DSC04794.jpg
DSC04790.jpg
و به سمت جنگل و سواحل گیسوم به راه افتادیم:
IMG_20160606_123915.jpg
ادامه در پست بعد...............